یک گربه پشت پنجره در انتظار ماست
آنجا نشسته خیره به ظرف ناهار ماست
یک لقمه از غذای خودت را به او بده
وقتی هنوز دیس بزرگی کنار ماست
یکسو کباب ماهی و یکسو کباب برگ
مبهوت پشت پنجره از اقتدار ماست
آتشفشان ِ قیمه و دریای پیتزا
در پشتِ کوهی از ژله و آبشار ماست
با جثهی نحیف خودش غصه میخورد
او در تعجب از عدم انفجار ماست
از پشت شیشه پنجه نشان میدهد، مگر
این بچهگربه عضو گروه فشار ماست؟
یک روز ما به او دو – سهتا لقمه دادهایم
آیا هنوز گربه مگر جیرهخوار ماست؟
یک طرح میبریم به مجلس (دو فوریت)
این گربهها که گشنه بمانند عار ماست
این گربهگشنهها همه از قبل ماندهاند
ما سیر میکنیم و همین افتخار ماست
بیشک همیشه سیر شدن حق گربههاست
«محرومیتزگربهزدایی» شعار ماست
ای گربههای سیر! به من رای میدهید؟
ما لطف کردهایم و همین انتظار ماست
ما تندر90 به شما هدیه میدهیم
هفتاد من سوییچ کنون در جوار ماست
آخر به قلب منزل موعود میرسد
هر گربهای زجمع شما در قطار ماست
سگ چیست سگ کجاست مترسید گربهها
شاه ِ سگان ِ کل ِ جهان پاچهخوار ماست
باور نمیکنید؟ ببینید پاچه را!
سوراخ پاچهام سند آشکار ماست...
***
گفتیم یک قصیدهی گربه ولی هنوز
یک گربه پشت پنجره در انتظار ماست
شعر از : مهدی استاد احمد
نظرات شما عزیزان: